سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حقایق جالب درباره نوشتن

حقایق جالب درباره نوشتن

از سال 2012 که این وبلاگ را راه انداخته‌ایم، انواع حقایق جالب درباره تولید محتوا و آموزش سئو در مشهد نوشتن را کشف کرده‌ایم. همچنین نکات جالبی درباره روش نوشتن نویسندگان بزرگ یاد گرفته‌ایم که به ظاهر چندان اهمیتی ندارند. این نکات اهمیت خاصی ندارند، ولی عادات نوشتن نویسندگان مختلف را به ما نشان می‌دهند. با ما همراه باشید تا 22 مورد از این نکات جالب را با هم بخوانیم. امیدواریم شما هم مثل ما از این حقایق جالب درباره نوشتن لذت ببرید.

 

گفته می‌شود پیتر بالز، کاتب الیزابت، نسخه‌ای کامل و دست‌نویس از کتاب مقدس تهیه کرده بود که آنقدر کوچک بود که می‌توانست آن را درون یک پوست گردو جا دهد.

فردریش فون شیللر روی میز کار خود سیب‌های فاسد نگاه می‌داشت و مدعی بود که رایحه پوسیدگی آنها به نوشتن او کمک می‌کند.

گفته می‌شود ادیت سیتول دوست داشت قبل از این روز خود را با نوشتن شروع کند، درون یک تابوت باز دراز بکشد.

جان اشتاین بک برای نوشتن کتاب شرق بهشت از 300 مداد استفاده کرد و معروف بود که هر روز بیشتر از 60 مداد استفاده می‌کند.

کلمه «mogigraphia» به معنی «کرامپ نویسنده» است (سفتی و گرفتگی ناگهانی و شدید عضلات دست که با درد بسیار همراه است).

کلمه «colygraphia» به معنی «سد نویسنده» است (حالتی که در آن نویسنده قدرت خلاقه خود برای نوشتن را از دست می‌دهد یا سرعت نوشتنش به شدت کم می‌شود).

گرترود استاین مدعی بود که او تفاوت میان جملات و پاراگراف‌ها را از روی الگوی آب نوشیدن سگش، بسکت، تشخیص می‌دهد.

ولادیمیر ناباکوف و گرترود استاین، هر دو دوست داشتند در اتومبیل پارک شده شروع به نوشتن کنند.

ایمی لوول شاعر یک بار یک انبار 10 هزارتایی سیگار برگ را خرید و ادعا کرد آنها برای نوشتن به او کمک می‌کنند.

گراهام گرین روزانه 500 کلمه می‌نوشت، و بعد از آن دست از نوشتن می‌کشید حتی اگر وسط جمله بود.

آنتونی ترولوپ هر روز صبح ساعت 5.30 نوشتن روزانه خود را شروع می‌کرد. او زمان را با یک ساعت چک می‌کرد و هر 15 دقیقه فقط 250 کلمه می‌نوشت.

جی. جی. تالکین معتقد بود هیچ داستان جدیدی در دنیا وجود ندارد، بلکه همه نویسندگان موقع نوشتن درون تنها پاتیل داستان موجود فرو می‌روند. 

آگاتا کریستی از اختلال دیکته نویسی رنج می‌برد، به این معنا که نمی‌توانست خوانا و صحیح بنویسد. برای همین بود که همه رمان‌هایش را دیکته می‌کرد.

 

پیشنهاد می کنیم مقاله بیش از 100 نوع ایده تولید محتوا و تولید محتوای خوب را نیز بخوانید.

دکتر سوس وقتی که نمی‌توانست بنویسد، به درون یک کمد مخفی می‌رفت که صدها کلاه در آن بود و آنقدر آنها را می‌پوشید تا دوباره واژه‌ها بر زبانش جاری شوند.

ترومن کاپوتی اغلب در حالی می‌نوشت که به پشت دراز کشیده بود و در یک دستش یک گیلاس شری بود و در دست دیگرش مداد.

ارنست همینگوی و ترومن کاپوتی هر دو برای اینکه بتوانند موقع نوشتن فکر کنند، مدادهایشان را می‌تراشیدند.

در سرشماری سال 1891 انگلستان، 6000  نفر خود را به عنوان نویسنده، ویراستار و یا روزنامه نگار معرفی کردند. این رقم در سال 1901 به 11000 نفر افزایش پیدا کرد.

اولین رمانی که توسط یک واژه پرداز نوشته شد، رمان بمب افکن نوشته لن دایتون در سال 1968 بود.

اولین فیلسوفی که با ماشین تحریر نوشت، فردریش نیچه بود.

یک بار آلفرد هیچکاک با ژرژ سیمنون تماس گرفت و به او گفتند که آقای نویسنده پرکار مشغول نوشتن یک رمان است. هیچکاک گفت: بگذار کارش را تمام کند، من منتظر می‌مانم.

« Scrabblement»، کلمه‌ای نادر در قرن هفدهم بود که به نوشتن از شخصیتی آشفته، مثل شخصیت یک دیوانه اشار داشت.

«Typomania» نوعی بیماری شیدایی است که در آن نویسنده فقط با این هدف می‌نویسد که نوشته‌اش منتشر شود.